روزشمار عملیات های دفاع مقدس

نوار زمان هشت سال جنگ تحمیلی

کد خبر : 54379
تاریخ خبر : 1403/04/30-19:41
تاریخ به روز رسانی : 1403/08/23-13:07
تعداد بازدید : 116
نسخه قابل چاپ

تبدیل تهدید دشمنان به فرصت بر ضد آنها

خود پذیرش قطعنامه، جهاد بزرگ تری بود که امام انجام دادند و این ضربه بزرگی به جبهه استکبار بود. چون دشمن از جنگ تحمیلی نتیجه نگرفت، برای جلوگیری از فراگیری و صدور انقلاب اسلامی و نابودی آن، به جنگ با ما آمد؛ ولی با تدبیر امام، خود جنگ عامل بقای انقلاب اسلامی شد. می توان گفت که پذیرش به موقع قطعنامه، تبدیل تهدید دشمنان به فرصت بر ضد آن ها شد.

تبدیل تهدید دشمنان به فرصت بر ضد آنها
حجت الاسلام عبدالله حاجی صادقی؛ نماینده ولی فقیه در قرارگاه قدس در دوران دفاع مقدس در بخشی از کتاب تاریخ شفاهی خود به تفسیر و تبیین دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط امام خمینی (ره) و ثمرات این تصمیم بزرگ و تاریخی امام راحل پرداخته که به مناسبت سالروز تصویب و پذیرش این قطعنامه منتشر می شود:
در جنگ تحمیلی کشورهای زیادی به صدام کمک کردند؛ اما نتوانستند در جنگ پیروز شوند. آن ها نمی خواستند ایران در جنگ پیروز شود. همه می گفتند که اگر ایران با این وضعیت که همه دنیا پشت صدام است، پیروز شود، برای دنیا یک شکست بزرگ محسوب می شود؛ لذا ایران نباید پیروز شود.
عراقی ها در صحنه جنگ نمی توانستند موفقیتی به دست بیاورند و در مقابل، ما پیروزی های بزرگی به دست می آوردیم. همه از قدرت ایران شگفت زده شده و به این باور رسیده بودند که نمی شود ایران اسلامی را در میدان جنگ شکست داد.
بعد از موفقیت های چشمگیر رزمندگان، استکبار جهانی، چهل درصد توان نظامی ارتش صدام را افزایش داد. در مقابل، تسلیحات و تجهیزات معمولی مرتبط با جنگ را به ما نمی داد.
از آن تاریخ به بعد، ژاپن هم ماشین تویوتا را که در جنگ از آن استفاده می کردیم، به ما نفروخت. ابرقدرت ها حتی سلاح شیمیایی را هم تجربه کردند؛ ولی دیدند با این سلاح هم نمی توانند ایران را به زانو درآورند. با همه این تلاش ها، خون بر شمشیر پیروز شد.
در وضعیتی که تلاش های دشمنان ایران اسلامی ناکام مانده بود، صدام و حامیانش تلاش کردند که به لحاظ سیاسی و نظامی جلوی ایران را بگیرند و مانع از پیروزی های پی در پی اش شوند؛ لذا قطعنامه را تهیه کردند.
آنها قصد داشتند که با دادن امتیازاتی، ایران را مجبور به پذیرش قطعنامه کنند، جنگ را خاتمه و صدام را هم نجات بدهند. این را هم پیش بینی کرده بودند که چون ایران در اوج پیروزی است، به احتمال زیاد، قطعنامه را نمی پذیرد، در نتیجه آن ها در افکار عمومی دنیا این موضوع را مطرح می کنند که اگر ایران جنگ طلب و خون ریز نیست، چرا با وجود همه امتیازها، قطعنامه را قبول نکرده است؟
در این صورت، ما چه کار می توانستیم بکنیم؟ با این وضعیت، اگر آن ها ضربه ای به ما می زدند، افکار عمومی دنیا آن را می پذیرفت.
آن ها حتی اقداماتی مثل زدن هواپیمای مسافربری ایرباس ما، تحریم شدیدتر اقتصادی و تقویت بیشتر صدام را انجام دادند تا زمینه را برای ضربه نهایی و پذیرش جهانی حمله واحد بر ضد ایران فراهم کنند. همه این دوراندیشی ها شده بود تا وقتی ما قطعنامه را نپذیرفتیم، خیلی راحت انقلاب اسلامی را نابود کنند.
در واقع آن ها با این قطعنامه می خواستند جلوی پیروزی ایران را بگیرند. اگر ایران قطعنامه را نمی پذیرفت، به دنیا اعلام می کردند که ایران زیر بار صلح نمی رود و به تعبیر خودشان، او را جنگ طلب معرفی می کردند و بعد از آماده شدن افکار عمومی جهان، به ایران حمله می کردند. امام از اول قطعنامه را نپذیرفتند تا همه نقشه هایشان آشکار شود و درست زمانی که تصورش را نمی کردند، آن را پذیرفتند.
حضرت امام اگرچه برایشان خیلی سخت بود و از پذیرش قطعنامه به جام زهر تعبیر کردند، با دوراندیشی و دشمن شناسی، با پذیرش قطعنامه، نقشه دشمن را برهم زدند.
اگر این قطعنامه پذیرفته نمی شد، خسارات فراوانی می دیدیم؛ اوضاع جنگ کاملاً عوض می شد و دشمن دوباره برای گرفتن شهرها حمله می کرد.
امام هرگز جنگ انقلاب اسلامی با استکبار را پایان پذیر نمی دانستند؛ حتی بیشترین اعلام جنگ امام با دنیای استکبار، در بیانیه قطعنامه است. به باور ایشان، قطعنامه هم یک جنگ بود. جنگ یعنی چه؟ یعنی دشمن را شکست دادن. امام می خواستند دشمن را بشکنند.
اینکه امام می گویند جنگ را تا رفع فتنه، منظورشان این نیست که جنگ با صدام تا رفع فتنه؛ بلکه جنگ با استکبار تا رفع فتنه.
الآن هم این جنگ ادامه دارد. مگر الآن ما با استکبار در حال جنگ و درگیری نیستیم؟ این عمق قضیه است. حرف امام این بود که این تقابل، درگیری و منازعه جبهه حق و باطل تا زمانی که فتنه و فتنه گر نابود نشود، تمام شدنی نیست. این یک واقعیت است.
به هرحال، خود پذیرش قطعنامه، جهاد بزرگ تری بود که امام انجام دادند و این ضربه بزرگی به جبهه استکبار بود. چون دشمن از جنگ تحمیلی نتیجه نگرفت، برای جلوگیری از فراگیری و صدور انقلاب اسلامی و نابودی آن، به جنگ با ما آمد؛ ولی با تدبیر امام، خود جنگ عامل بقای انقلاب اسلامی شد.
می توان گفت که پذیرش به موقع قطعنامه، تبدیل تهدید دشمنان به فرصت بر ضد آن ها شد.
مبنای تصمیم امام برای پذیرش قطعنامه، قدرت صدام نبود؛ ضعف ما بود که می گفتیم دیگر نمی شود جنگ را ادامه داد. خواهشم این است که نسل جدید، به بیانیه امام در پذیرش قطعنامه دقت کنند.
کدام بیانیه را سراغ دارید که بیشتر از این بیانیه امام به جبهه بندی و مرزبندی بین جبهه انقلاب و جبهه استکبار و جنگ پایان ناپذیر ما با جبهه استکبار تکیه کند؟!
این خیلی مهم است! امام فرمودند که جنگ ما با کفر و استکبار تمام نمی شود. جبهه و سنگر عوض شده است، اما این به معنای پایان نبرد با استکبار نیست. تأکید امام در بیانیه این بود که این انقلاب، با یک قطعنامه تمام نمی شود و مرزبندی ها همچنان ادامه دارد.

منبع:
موحد علوی، علیرضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت عبدالله حاجی صادقی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۲۴۴، ۲۴۵، ۲۴۸، ۲۴۹، ۲۵۱

برچسب ها :

نام*
ایمیل*
نظر*


© 1397 کلیه حقوق محفوظ است | طراحی وب سایت
x - »